نمی دانم که گذر زمان چرا پاسخگوست؟ اما این را می دانم که باید روزی پاسخگو بود؟
می گویند که قبل از هر انتقادی بیتدیش و قبل از حرف زدن فکر کن چرا که هر کلامی که
از دهان خارج می شود روزی گریبانگیر تو می شود و باید از ان روز موعود بترسی.
اسفند 1395 درخواستی را که ریاست امضا کردند به امور مالی ارایه کردم جهت امضا و تامین اعتبار
تا اقلام مصرفی مانند مایع ظرفشویی و مایع دستشویی و ... خریداری گردد، گفتند نامه ای آمده که چیزی
خریداری نشود، چه مصرفی. و چه غیر مصرفی می خواهیم سال مالی را ببندیم.، گفتم از چه تاریخی.
گفتند طبق اعلام نامه از 16 اسفند، گفتم خوب امروز که 11 اسفند است. و جواب دادند که نه
نمی شود. و گفتم خوب کار کنان هیچ. مراجعه کنندگان و دانشجویان نمی گند که مایع دستشویی
هم در سرویس بهداشتی نیست. و دیگری جواب داد زودتر اقدام می کردی.
و بعد مسئول امور مالی مرکز گفت: فعلا بماند چند روز دیگر. و من چند روز دیگر صبر کردم
و سپس و سپس چند بار بردم که امضا کند که به اصطلاح امر قانونی تر شود. وگرنه به قول زیدی
ولش می دادی خرید شود. بعد خودشان می فهمیدند. و در عمل انجام شده قرار می گرفتن.
14 فروردین 1396. دوباره تقاضای انبار را بردم پیش مسئول مالی امضا کرد. و من به کارپرداز محترم در خواست را
جهت خرید دادم. صبح هنوز در انبار را باز نشده که کار پرداز درخواست را به من تحویل داد و گفت: ساعت 11 صبح دیروز به من زنگ زد که خرید نکنم.
درخواست را را بردم به مسئول مالی نشان دادم. و گفتم شما گفتید خرید نشود. ریاست که امضا کردند.
می خواهید به ایشان مورد را اطلاع بدهم.
جواب داد: اگه می تونه از جیب خودش خرج کنه... و بماند هنوز هم میز و صندلی و ... خریداری می شود
به اسم سال مال 1395 ولی پول مایه دستشویی ندارند./